تطبیق حکمت عملی و شریعت دستاورد حکمای اسلامی است

حکمت، شریعت، حکمت عملی، حمت نظری، کتاب شفا، ابن‌سینا
استاد پیشکسوت فلسفه گفت: یکی از بزرگترین دستاوردهای حکمای اسلامی تطبیق دادن حکمت عملی با شریعت بوده است. مثلا کتاب دهم شفا به حکمت عملی اختصاص پیدا کرده و بخشی از آن با رویای صادقه، الهامات حضرت نبی، عبادات و ... است و حتی رویای صادقه را دلیل بر وجود خداوند و آن را جزیی از اجزای نبوت می‌داند.

 

 

 

به گزارش روابط عمومی و امور بین‌الملل بنیاد بوعلی‌سینا به نقل از ایکنا؛ نشست «حکمت عملی؛ چیستی، مبانی و روش‌ها» روز دوشنبه ۲۶ دی‌ماه از سوی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران برگزار شد.

 

غلامرضا اعوانی، استاد پیشکسوت فلسفه در این نشست سخنرانی کرد که در ادامه متن سخنان وی را می‌خوانید؛

 

حکمت عملی و نظری از هم جدایی ندارند. انسان موجودی است که می‌‌تواند به حکمت برسد و حتی فرشته هم حکمت ندارد و این نکته‌ای بسیار مهم است. اما در فلسفه جدید گرایشی ایجاد شده که فلسفه عملی را بدون مسائلی که در فلسفه نظری مطرح است مورد بحث قرار می‌دهند اما این رویکرد در گذشته سابقه نداشته است. فیلسوفان جدید مخصوصاً با استفاده از مبادی، که با حکمت الهی هم منافات دارد قصد جدایی حکمت نظری و عملی را دارند.

 

رابطه حکمت نظری و عملی

وحدت میان این دو، موجب بقای ادیان بوده است. برای مثال بودا دو هزار و پانصد سال پیش زندگی کرده است و هنوز دین بودایی وجود دارد و این ناشی از هماهنگی حکمت نظری و عملی است البته فرقی بین دین و حکمت وجود دارد که دین برای عموم و مطالب فلسفی برای خواص است اما با این وجود، حکمت مشترک لفظی نیست بلکه مشترک معنوی است. قرآن کریم حضرت رسول(ص) را اینگونه معرفی می‌کند «هُوَ الَّذِی بَعَثَ فِی الْأُمِّیِّینَ رَسُولًا مِنْهُمْ یَتْلُو عَلَیْهِمْ آیَاتِهِ وَیُزَکِّیهِمْ وَیُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ وَ إِنْ کَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِی ضَلَالٍ مُبِینٍ؛ اوست خدایی که میان عرب امّی (یعنی قومی که خواندن و نوشتن نمی‌دانستند) پیغمبری بزرگوار از همان مردم برانگیخت که بر آنان آیات وحی خدا تلاوت می‌کند و آنها را (از لوث جهل و اخلاق زشت) پاک می‌سازد و شریعت و احکام کتاب سماوی و حکمت الهی می‌آموزد و همانا پیش از این همه در ورطه جهالت و گمراهی آشکار بودند» (جمعه/۲). این «یُزَکِّیهِمْ» اشاره به حکمت علمی و «یُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ » اشاره به حکمت نظری است و این وحدت نظر و علم را نشان می‌دهد.

 

ابن سینا مبادی و مسائل علوم را مشخص کرد و تعریفِ موضوع را اصل قرار داد چون تا موضوع تعریف نشود حدود و ثغور علم معلوم نیست. ابن سینا پایه‌گذار یک روش برهانی برای نخستین بار است که در ارسطو هم دیده نمی‌شود و آن ارتباط موضوع و مسائل و ... است. وی این موضوع را خیلی دقیق مطرح کرده است. ملاصدرا هم در آغاز کتاب شریف «اسفار» می‌گوید غایت نظریه این است که نفس انسان به نظام وجود منتقل شود بنابراین معتقد است که انسان، سیالِ همه مراتب وجود تا اعلی مرتبه است و جای حد یقف ندارد و این امر هم دارای مقدمات و مبادی است که بسیار مهم است.

 

هدف حکمت عملی از نظر ابن سینا

وی در تعریف حکمت عملی می‌گوید: هدف حکمت عملی پرداختن به عمل خیر است و اختیار از خیر آمده است. حیوان دارای اراده است اما دارای اختیار نیست اما انسان اختیار دارد که خوب و بد را از هم تشخیص دهد و این ناشی از علم وی است. غایت حکمت نظری نیز شناخت حق است. وی با اشاره به آیات ۴، ۵ و ۶ سوره تین که خداوند فرموده است: «لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِی أَحْسَنِ تَقْوِیمٍ ثُمَّ رَدَدْنَاهُ أَسْفَلَ سَافِلِینَ إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فَلَهُمْ أَجْرٌ غَیْرُ مَمْنُونٍ؛ که ما انسان را در نیکوترین صورت (در مراتب وجود) بیافریدیم سپس (به کیفر کفر و گناهش) به اسفل سافلین (جهنم و پست‌ترین رتبه امکان) برگردانیدیم. مگر آنان که ایمان آورده و نیکوکار شدند که به آنها پاداش دائمی (بهشت ابد) عطا کنیم» می‌گوید در اینجا «إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا» اشاره به حکمت نظری و «عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ » اشاره به حکمت عملی است.

 

ابن سینا در آغاز الهیات شفا، فرق بین نظر و عمل را اینگونه تعریف می‌کند که مطلوب‌ترین هدف حکمت نظری استکمال نفس است یعنی علم باید منجر به کمال نفس شود و نفس از قوه به فعل بیاید. شاعر هم گفته است؛ ای برادر تو همه اندیشه‌ای/ مابقی تو استخوان و ریشه‌ای. این دیدگاه در مقابل دیدگاه فلاسفه‌ای همانند کانت قرار دارد که حکمت نظری را رد می‌کنند. بنابراین معتقدم کسانیکه حکمت نظری و عملی را از هم جدا می‌کنند کارشان اشتباه است چون تا نظر نباشد نمی‌توان اراده کرد و قدرت هم معنا ندارد.

 

سوالی که وجود دارد این است که چرا در عالم اسلام، کتاب «سیاست» ارسطو ترجمه نشده است؟ آیا علت این بود که اینها به وسیله مسیحیان رهبانی شرح شده بود؟ عده‌ای می‌گویند دلایل سیاسی داشته است اما بعید است که مسلمانان همه شروح را در اختیار داشته باشند اما کتاب مهمی همانند سیاست را در اختیار نداشته باشند. مسئله دیگر اینکه فلاسفه اسلامی با نبودن کتاب سیاست ارسطو چه کار کردند؟ جواب این است که افرادی همانند فارابی و ابن رشد به افلاطون مراجعه کردند. ابن رشد، تفسیری بر کتاب «جمهور» اثر افلاطون دارد که متن عربی آن از بین رفته اما متن عبری آن موجود است. بنابراین فلاسفه مسلمان در علم سیاست به آثار افلاطون مراجعه کردند و مدینه فاضله وی با مدینه فاضله افلاطون شباهت زیادی دارد.

 

دستاوردهای حکمای اسلامی

یکی از بزرگترین دستاوردهای حکمای اسلامی تطبیق دادن حکمت عملی با شریعت بوده است. مثلا کتاب دهم شفا به حکمت عملی اختصاص پیدا کرده و بخشی از آن با رویای صادقه، الهامات حضرت نبی، عبادات و ... است و حتی رویای صادقه را دلیل بر وجود خداوند و آن را جزیی از اجزای نبوت می‌داند. نحوه نوشتن کتاب در فلسفه اسلامی به این صورت است که از منطق شروع شده و سپس به طبیعیات و بعد از آن به مبحث نفس می‌پردازد و سپس الهیات و سیر انسان به معاد را بیان می‌کند. این را در اندیشه‌های ابن سینا، فارابی و ملاصدرا به خوبی مشاهده می‌کنیم اما در فلسفه‌های امروز بیشتر به همین دنیا پرداخته شده است.

 

ما معمولا «محسن» را به معنای نیکوکار معنا می‌کنیم اما خدای متعال در قرآن کریم فرموده است «لَیْسَ عَلَى الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ جُنَاحٌ فِیمَا طَعِمُوا إِذَا مَا اتَّقَوْا وَآمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ ثُمَّ اتَّقَوْا وَآمَنُوا ثُمَّ اتَّقَوْا وَأَحْسَنُوا ۗ وَاللَّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ؛ بر آنان که ایمان آوردند و نیکوکار شدند باکی نیست در آنچه از مأکولات خوردند، هر گاه تقوا پیشه گرفته و ایمان آرند و کارهای نیک کنند، باز پرهیزکار شوند و ایمان آورند، باز پرهیزکار و نیکوکار شوند؛ و خدا نیکوکاران را دوست می‌دارد» (مائده/ ۹۲) این امر نشان دهنده تخلق به اخلاق الهی است و این هم با قلم حاصل نمی‌شود بلکه با سیر و سلوک حاصل می‌شود. بنابراین اخلاق هم بدون اسوه امکان ندارد. امروز برخی اسوه را رد می‌کنند و این باعث رد ادیان و حکمت‌های الهی می‌شود اما قرآن هم تأکید داشته که بدون اسوه نمی‌توان به اخلاق الهی رسید. از سوی دیگر جامع همه فضایل از دیدگاه قرآنی تقوا است.

 

بنده در حال نوشتن مقاله‌ای با عنوان نظریه اخلاق اسلامی هستم. تعریف قرآن از انسان، از حیوان ناطق بالاتر است چون قرآن فرموده هر چیزی از جمله آب و خاک دارای نطق هستند اما تعریفی که جامع و مانع باشد، تعریف قرآنی است که فرموده است «وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ کُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلَائِکَةِ فَقَالَ أَنْبِئُونِی بِأَسْمَاءِ هَٰؤُلَاءِ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ؛ و خدا همه اسماء را به آدم یاد داد، آن گاه حقایق آن اسماء را در نظر فرشتگان پدید آورد و فرمود: اسماء اینان را بیان کنید اگر شما در دعوی خود صادقید» (بقره/ ۳۱)

 

 

۲۷ دی ۱۴۰۱ ۱۳:۴۳
روابط عمومی و امور بین‌الملل بنیاد بوعلی‌سینا به نقل از ایکنا |
تعداد بازدید : ۴۲۱
کد خبر : ۱,۲۹۶

ارسال نظر


برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم اینجا کلیک کنید.

همدان - بنای آرامگاه بوعلی‌سینا - ساختمان اداری بنیاد بوعلی‌سینا

 ۹۸۸۱۳۸۲۶۳۲۵۰+ -  ۹۸۸۱۳۸۲۷۵۰۶۲+

info@buali.ir

برای دریافت پیامک‌های بهداشتی در زمینه طب سینوی، کلمه طب را به شماره ۳۰۰۰۱۸۱۹ ارسال کنید