از شفا تا قانون؛ همایش بررسی آموزه‌های طبی و فلسفی در همدان

از شفا تا قانون؛ همایش بررسی آموزه‌های طبی و فلسفی در همدان
همایش فلسفی و طبی "از شفا تا قانون" با حضور اساتید و صاحب‌نظران ابن‌سیناپژوه روز هفتم خرداد ماه سال جاری در همدان برگزار شد.

 

 

به گزارش همدان پرس، همایش "از شفا تا قانون"، با مشارکت دانشگاه علوم پزشکی ابن‌سینای همدان، بنیاد بوعلی‌سینا و مجمع فلاسفه ایران، روز چهارشنبه هفتم خرداد ماه سال ۱۴0۴ از ساعت 7 و 30 دقیقه تا 12 در مرکز همایش‌های غدیر دانشگاه علوم پزشکی همدان برگزار شد که در آن هشت تن از اساتید دانشگاه در زمینه‌های فلسفی، پزشکی، اخلاق پزشکی، طبیعیات و مابعدالطبیعه و حکمت عملی سخنرانی کردند.

 

 

 

همدان میزبان رویدادهای مهم؛ کنگره اخلاق پزشکی شهریورماه برگزار می شود

در ابتدای این همایش، رئیس دانشگاه علوم پزشکی همدان از برگزاری رویدادهای علمی با محوریت فلسفه، اخلاق و پزشکی با عنوان کنگره اخلاق پزشکی در شهریورماه امسال خبر داد.

 

دکتر کارخانه‌ای در همایش از "شفا تا قانون" با اشاره به برگزاری همایشی همزمان با روز پزشک گفت: این رویداد با همکاری سازمان نظام پزشکی همدان و با موضوع «علوم انسانی در پزشکی» برگزار شد و با استقبال گسترده مواجه شد؛ به‌گونه‌ای که بیش از ۷۰۰ نفر در آن شرکت کردند.

 

وی ادامه داد: این استقبال نشان‌دهنده علاقه‌مندی جامعه پزشکی به مفاهیم بنیادین فلسفی و انسانی در عرصه سلامت است.

 

دکتر کارخانه ای افزود: همچنین در روز بزرگداشت مقام استاد، نشستی دیگر با مشارکت نظام پزشکی همدان پیرامون «اخلاق و هوش مصنوعی» برگزار شد که این برنامه نیز مورد توجه بسیاری از علاقه‌مندان قرار گرفت. در این نشست درباره چیستی هوش مصنوعی، الزامات اخلاقی آن و جایگاه اخلاق در مواجهه با فناوری‌های نوین بحث و تبادل نظر صورت گرفت.

 

رئیس دانشگاه علوم پزشکی همدان با اشاره به فعالیت‌های بنیاد فرهنگی بوعلی‌سینا نیز گفت: سال گذشته، بیستمین سالگرد تأسیس این بنیاد در تهران برگزار شد و توفیق حضور در جمع بزرگان عرصه فرهنگ و اندیشه را داشتیم.

 

دکتر بهروز کارخانه‌ای افزود: به پیشنهاد جمعی از صاحب‌نظران، مقرر شد نخستین نشست سال جدید این بنیاد در همدان برگزار شود که افتخار میزبانی آن را خواهیم داشت. این فرصت، مسیری ارزشمند برای هم‌افزایی میان فلسفه و پزشکی خواهد بود.

 

وی تأکید کرد: پزشکی بدون پیوست اخلاقی و فلسفی، به صنعتی خشک و غیرقابل تحمل تبدیل می‌شود.

 

دکتر کارخانه ای تاکید کرد که تجربه ما در برگزاری این نشست‌ها نشان داد که هیچ حوزه‌ای از علم طب، بی‌نیاز از نگرش اخلاقی و انسانی نیست.

 

وی ضمن خوشامدگویی به میهمانان حاضر در نشست، از تلاش‌ها و دانش صاحب‌نظران حوزه‌های مختلف قدردانی کرد و از برنامه‌ریزی برای برگزاری کنگره اخلاق پزشکی در شهریورماه امسال در همدان خبر داد.

 

وی گفت: امیدواریم این رویداد نیز با حضور اندیشمندان برجسته، گامی مؤثر در ارتقای جایگاه اخلاق در علم پزشکی باشد.

 

 

 

«کتاب قانون» ابن‌سینا با تصحیح نسخه‌های خطی نادر، دوباره جان می‌گیرد

استاد فلسفه و کلام اسلامی دانشگاه تهران گفت: جلد سوم کتاب قانون با تمرکز بر تشریح بدن انسان و درمان بیماری‌ها، به‌زودی منتشر می‌شود.

 

نجفقلی حبیبی در همایش از "شفا تا قانون" از مراحل نهایی تصحیح و انتشار جلد سوم کتاب قانون ابن‌سینا خبر داد و گفت: این جلد که مفصل‌ترین بخش از این اثر پنج‌جلدی است، به طور جامع از نوک سر تا نوک پای انسان را تشریح کرده و به بیان بیماری‌ها و روش‌های درمان هر عضو می‌پردازد.

 

دکتر نجفقلی حبیبی با اشاره به گستردگی مطالب در جلد سوم تصریح کرد: فقط بخش مربوط به چشم و بیماری‌های آن، بیش از ۳۵۰ صفحه را شامل می‌شود و بیماری‌های روانی و اختلالاتی نظیر انواع جنون نیز با نگاهی دقیق مورد بررسی قرار گرفته است.

  

وی با تأکید بر اهمیت نسخه‌شناسی علمی این اثر افزود: رای تصحیح، از نسخه‌های خطی معتبر قرون پنجم تا هشتم هجری استفاده کرده‌ام، از جمله نسخه‌ای کم‌نظیر متعلق به سده پنجم هجری که از آذربایجان به‌دست آمده است. 

 

ابن‌سینا، پزشک جامع‌نگر

حبیبی با تبیین ساختار کتاب قانون، آن را شامل پنج کتاب دانست و گفت: کتاب اول با عنوان کلیات، موضوعاتی چون آب‌وهوا، ساختار شهرها، سلامت در سفر، مسکن‌سازی و تأثیر مشاغل بر سلامت را شامل می‌شود. این جلد از گذشته مورد توجه فقیهان، متکلمان، تاریخ‌نگاران و طبیبان بوده و از جامعیت بالایی برخوردار است.

 

وی افزود: کتاب سوم، که هم‌اکنون مراحل پایانی آماده‌سازی آن در حال انجام است، در دو جلد حدوداً ۱۱۰۰ صفحه‌ای منتشر خواهد شد و مهم‌ترین بخش از قانون در حوزه پزشکی بالینی و شناخت بدن انسان به شمار می‌رود.

 

ضرورت پیوست اخلاقی در پزشکی

وی با تأکید بر نگاه جامع‌نگر ابن‌سینا خاطرنشان کرد: پزشکی نزد او صرفاً به درمان بیماری‌ها خلاصه نمی‌شود، بلکه شامل درک شرایط محیطی، شناخت روحیه بیماران، بهداشت عمومی و اخلاق پزشکی است. به همین دلیل قانون تا سده‌های متمادی در دانشگاه‌های معتبر اروپا تدریس می‌شد.

 

روایتی از شب‌نشینی علمی ابن‌سینا

استاد دانشگاه تهران در بخشی از سخنان خود به روایت‌هایی از جلسات مطالعه ابن‌سینا با شاگردانش اشاره کرد و گفت: گزارشاتی وجود دارد که ابن‌سینا در سحرگاهان، همراه شاگردانش به مطالعه قانون و شفا می‌پرداخت. این سنت هنوز هم نزد علمای ما رایج است و ترجیح می‌دهم روایت دوم، که مبتنی بر تدریس در سحرهاست، را صحیح‌تر بدانم.

 

وی در پایان از مسئولان فرهنگی خواست با توجه به ارزش جهانی کتاب قانون، زمینه انتشار بین‌المللی این نسخه تصحیح‌شده را فراهم کنند و گفت: این کتاب، سرمایه‌ای برای جهان اسلام و ایران است و باید با دقت و امانت علمی به دست علاقه‌مندان جهانی برسد.

 

 

 

ابن‌سینا و جایگاه ریاضیات در پروژه فلسفی‌اش از نگاه دکتر معصومی همدانی

دکتر معصومی همدانی استاد بازنشسته موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران گفت: یکی از ویژگی‌های برجسته ابن‌سینا، تلاش او برای گردآوری تمامی شاخه‌های فلسفه در قالب یک نظام یکپارچه است. شاید بتوان گفت او نخستین فیلسوفی است که کوشیده یک دایره‌المعارف کامل فلسفی پدید آورد؛ کاری که تا پیش از او نه در جهان یونانی و نه در سنت اسلامی سابقه نداشته است.

 

وی افزود: ابن‌سینا فلسفه را، در پی سنت ارسطویی، به دو بخش نظری و عملی تقسیم می‌کند. بخش نظری نیز خود به سه شاخه تقسیم می‌شود: فیزیک (طبیعیات)، ریاضیات، و مابعدالطبیعه (الهیات). تقسیم‌بندی بر اساس رابطه موضوع مورد بحث با ماده است: طبیعیات به موجوداتی می‌پردازد که وجودشان وابسته به ماده است، ریاضیات به موجوداتی که در ذهن مجرد از ماده‌اند ولی در خارج وابسته به ماده‌اند، و الهیات به موجوداتی که هم در ذهن و هم در خارج، مستقل از ماده‌اند.

 

تا پیش از ابن‌سینا، فیلسوفانی مانند کندی و فارابی نیز به موضوعات ریاضی پرداخته بودند، اما آن را جزئی از نظام فلسفی خود نمی‌دانستند. ابن‌سینا نخستین فیلسوفی است که ریاضیات را به عنوان بخشی ضروری از فلسفه وارد نظام فکری خود می‌کند. این کار هم از یک نیاز شخصی و هم از اقتضائات محیط علمی زمانه‌اش برمی‌آمد.

 

استاد موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران با اشاره به اینکه در زندگینامه‌ای که خود او نوشته، می‌خوانیم که نخستین آموزش‌هایش در کودکی مربوط به ریاضیات بوده، گفت: «حساب هندی» و «جبر و مقابله»، دو شاخه‌ای که در ریاضیات یونانی وجود نداشتند. در نوجوانی نیز نزد مهمانی که به خانه‌شان آمده بود، کتاب اصول اقلیدس را آغاز کرد و پس از چند درس ابتدایی، بقیه کتاب را به تنهایی خواند.

 

وی افزود: ابن‌سینا بعدها در رساله‌ای می‌نویسد که در یکی از آثار اولیه‌اش به نام المجموع، همه علوم فلسفی را آورده جز ریاضیات، و این نبود ریاضی را نقصی برای اثر خود می‌داند. او بعدها در سه اثر اصلی خود — شفا، نجات و دانشنامه علائی — این نقص را جبران می‌کند و ریاضیات را در کنار طبیعیات و الهیات جای می‌دهد

 

دکتر معصومی همدانی تصریح کرد: کتاب شفا، مهم‌ترین اثر او، شامل چهار بخش اصلی است: منطق، طبیعیات، ریاضیات و الهیات. ریاضیات در این کتاب حجمی قابل توجه دارد؛ حتی بیشتر از الهیات. این بخش خلاصه‌ای از آثار برجسته‌ای مانند اصول اقلیدس و کتاب نیکوماخوس در حساب است، گرچه خود ابن‌سینا به‌ندرت نوآوری‌های ریاضی دارد.

 

در نجات، ابن‌سینا اشاره می‌کند که به درخواست دوستانش، کتابی نوشته که همه علوم فلسفی را در بر بگیرد، اما تنها سه بخش (منطق، طبیعیات و الهیات) را خود او نوشته بود. شاگردش، جوزجانی، با جمع‌آوری رسائل دیگر ابن‌سینا، بخش ریاضیات را به آن افزود تا کتاب را کامل کند.

 

وی ادامه داد: در دانشنامه علائی نیز ابن‌سینا در آغاز ذکر می‌کند که کتاب باید مشتمل بر منطق، طبیعیات، الهیات، موسیقی و نجوم باشد. با این حال نسخه‌ای که امروز در دست ماست، شامل بخش‌هایی است که باز هم جوزجانی از آثار پراکنده او گردآوری کرده و حتی دو بخش حساب و هندسه را نیز افزوده است.

 

دکتر معصومی همدانی با بیان اینکه جایگاه ریاضیات در آثار ابن‌سینا در مقایسه با دیگر شاخه‌ها کمتر مورد توجه پژوهشگران بوده است، گفت: برخلاف بخش‌های منطق و الهیات که چاپ‌های متعدد و ویرایش‌های انتقادی دارند، ریاضیات آثار او معمولاً یا نادیده گرفته شده یا به‌شکل ناقص چاپ شده است. برای مثال در چاپ مصر از کتاب شفا، بخش ریاضیات بسیار آشفته و ناتمام است و در چاپ دوره ناصری کلا حذف شده است.

 

استاد موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران عنوان کرد: هرچند ابن‌سینا در ریاضیات جایگاهی هم‌تراز با ابوریحان بیرونی یا ابن‌هیثم ندارد، اما تلاش او برای ادغام ریاضیات در یک منظومه فلسفی، گامی مهم در تاریخ تفکر اسلامی است.

 

وی در پایان گفت: امید است که با پژوهش‌های جدید، از جمله انتشار ویرایش انتقادی بخشی از آثار ریاضی او در آلمان، این بُعد کمتر دیده‌شده از کارنامه علمی‌اش نیز جایگاه شایسته خود را بازیابد.

 

 

 

تأملی فلسفی در اخلاق پزشکی با الهام از سنت سینوی

 استاد فلسفه دانشگاه آزاد اسلامی و رئیس بنیاد بوعلی‌سینا با تأکید بر پیوند میان فلسفه و پزشکی، به تبیین اهمیت اخلاق در طب پرداخت و گفت: اخلاق پزشکی از دغدغه‌های مشترک فیلسوفان اخلاق و پزشکان است. من نیز در سال‌های اخیر به این موضوع اندیشیده‌ام و بر این باورم که ریشه‌های اخلاق پزشکی نه فقط در آثار مستقیم ابن‌سینا، بلکه در سنتی عمیق‌تر به نام "سنت سینوی" قابل جست‌وجو است.

 

دکتر انشاءالله رحمتی افزود: سنتی که از ابن‌سینا آغاز شده و در حکمت اشراقی و حکمت متعالیه صدرالمتألهین ادامه یافته است.

 

وی افزود: اگر ابن‌سینا را فقط به‌عنوان یک فیلسوف مشائی محدود کنیم، بسیاری از ظرفیت‌های حکمی او را نادیده گرفته‌ایم. فلسفه ابن‌سینا در مسیر تکامل خود به حکمت مشرقی ارتقا یافته و از این منظر، تمام فلسفه اسلامی بعد از او را می‌توان امتداد تفکر سینوی دانست.

 

دکتر رحمتی در ادامه، سه مقدمه کلیدی برای ورود به بحث اخلاق پزشکی مطرح کرد:

 

نیاز بنیادین انسان به اخلاق

همه ما در جست‌وجوی شایستگی و ارزشی پایدار هستیم. در حالی که بسیاری از تلاش‌های‌مان صرف جلب توجه دیگران می‌شود، آنچه در نهایت ماندگار است، احترام اخلاقی‌ای‌ست که در نظر دیگران و مهم‌تر از آن، نزد خودمان کسب می‌کنیم.

 

        اخلاق به‌مثابه هنر زیستن

اخلاقی زیستن صرفاً یک تصمیم یا خواست درونی نیست، بلکه نوعی هنر است. سقراط باور داشت هیچ‌کس دانسته خطا نمی‌کند؛ اگر بدانیم "خوبی" چیست، آنگاه می‌توانیم اخلاقی عمل کنیم.

 

ابعاد معرفتی و عاطفی اخلاق

برای اخلاقی زیستن، باید هم واقعیت‌های اخلاقی و غیر اخلاقی را بشناسیم، هم اصل بی‌طرفی (قاعده زرین اخلاق) را رعایت کنیم و هم توان همدلی و درک عاطفی از موقعیت دیگران داشته باشیم.

 

رابطه پزشک و بیمار در پرتو دیدگاه‌های فلسفی

دکتر رحمتی سپس به الگوهای مختلف رابطه پزشک و بیمار پرداخت. به گفته او، مدل رایج "پدرسالارانه" نوعی قیم‌مآبی پزشک است که در آن، پزشک به‌نام مصلحت، تصمیم‌هایی برخلاف میل بیمار اتخاذ می‌کند.

 

رئیس بنیاد بوعلی سینا بیان کرد: گرچه امروز الگوهای جدیدتری مانند رابطه تجاری، مشارکتی یا حتی رابطه کشیش و مراجع در سنت مسیحی مطرح است، اما در عمل، همان نگاه سنتیِ مکانیکی به بیمار غالب است.

 

وی با نقد این دیدگاه گفت: اگر بدن انسان را صرفاً یک ماشین بدانیم، پزشک جایگاه یک مکانیک را پیدا می‌کند و بیمار هیچ نقشی در فرایند درمان ندارد. اما این نگاه، برخاسته از فلسفه مدرن دکارتی است که انسان را به دو جوهر مستقل، یعنی نفس و بدن، تقسیم می‌کند. در مقابل، در سنت سینوی و حکمت متعالیه، بدن شأنی از شئون نفس است.

 

ابن‌سینا، ملاصدرا و نگاه قدسی به بدن

دکتر رحمتی با اشاره به دیدگاه ملاصدرا گفت: صدرالمتألهین معتقد است این نفس است که بدن را حمل می‌کند، نه بالعکس. بدن تنها جامه‌ای‌ست که نفس در اطوار مختلف حیات، بر تن می‌پوشد. از این منظر، درمان بدن بدون مشارکت فعال نفس ممکن نیست. اعتماد، امید، و اراده بیمار نقش حیاتی در فرآیند درمان دارند.

 

استاد فلسفه دانشگاه تهران افزود: در سنت دینی ما، حتی بدنِ بی‌جان هم حرمت دارد. نگاه مادی‌گرایانه به بدن، که آن را کالایی قابل اجاره، فروش یا مصرف می‌بیند، نه تنها اخلاق پزشکی را تهدید می‌کند، بلکه از درک معنوی ما از انسان فاصله می‌گیرد.

 

در پایان، دکتر رحمتی با اشاره به عبارت روشنگرانه‌ای از «کیمیای سعادت» غزالی، بر نقش قدسی پزشکی تأکید کرد: غزالی می‌نویسد دانستن ترکیب اعضای بدن و منافع آن‌ها، علم عظیمی‌ست که کلید شناخت صفات الهی‌ست. نگاه به بدن باید الهی و آمیخته با معرفت باشد، نه صرفاً فنی و مادی.

 

 

 

 بحران معنای زندگی در جهان معاصر

دکتر امیرعباس علیزمانی دانشیار گروه فلسفه و دین دانشگاه تهران با تمرکز بر پرسش «معنای زندگی» گفت: به نظر می‌رسد یکی از جدی‌ترین بحران‌های انسان امروز، مسئله معناست؛ بحرانی که با فروپاشی کانون‌های سنتی معنا همچون دین، اخلاق و سنت، چهره‌ای فراگیر و بنیادین یافته است.

 

دکتر علیزمانی افزود: انسان سنتی، در جهانی می‌زیست که پاسخ به پرسش «من چرا هستم؟» روشن و مطمئن بود. اما انسان مدرن، خود را در جهانی می‌بیند که آن آفتاب‌های معنا خاموش شده‌اند؛ اتفاقی که نیچه از آن با تعبیر «مرگ خدا» یاد می‌کرد. به تعبیر دیگر، ما با مرگ کانون‌های معنا روبرو شده‌ایم.

 

وی با اشاره به تعبیر مولانا از انسان معاصر به‌مثابه بیماری که به استسقای معنا مبتلاست، گفت: انسان امروز، تشنه‌ی معناست، بی‌قرار است و مدام از خود می‌پرسد: «چرا باید ادامه بدهم؟» او از تمنای لبِ حقیقت، یاغی می‌شود، زیرا دیگر نمی‌داند رنج‌های زندگی را به امید چه چیزی باید تحمل کند.

 

وی ادامه داد: من خود اهل ایلام‌ام، در مسیر علم و زندگی‌ام ایلام، کرمانشاه، تهران و دانشگاه شهید بهشتی را تجربه کرده‌ام. امروز، یکی از مسائل جدی ما، خصوصاً در میان نسل جوان، مسئله‌ی خودکشی است. این بحران، صرفاً روان‌پزشکی نیست؛ مسئله‌ای فلسفی نیز هست. اگر نتوانیم پاسخی به پرسش بنیادی «چرا نباید خودکشی کنم؟» بدهیم، فلسفه‌ی زندگی بی‌معنا خواهد بود.

 

استاد دین و فلسفه دانشگاه با ارجاع به سنت سینوی، تأکید کرد: در نظام فلسفی ابن‌سینا، انسان موجودی غایت‌مند است؛ به‌سوی هدفی معین در حرکت است. به تعبیر ارسطویی، معنای زندگی ما همان چیزی است که ما را از حیوان متمایز می‌کند، یعنی توان تفکر. انسان به میزانی که از قوه عقل خود بهره‌ می‌گیرد، انسان‌تر می‌شود.

 

علیزمانی افزود: ما نیازمند بازنگری مداوم در طراحی زندگی‌مان هستیم. باید از خود بپرسیم طرح من برای زندگی چیست؟ غایت من چیست؟ و اینجاست که فلسفه نقشی حیاتی ایفا می‌کند. فلسفه به ما یاد می‌دهد چگونه زندگی کنیم، نه فقط چگونه فکر کنیم.

 

وی در ادامه گفت: در سنت باستان، فلسفه نه‌فقط یک نظام فکری، بلکه شیوه‌ای از زیستن بود. فیلسوفان باستان تا افلاطون، به‌دنبال زیستی فضیلتمند، شاد و آرام بودند؛ مثلثی که در آن فضیلت، در مرکز قرار دارد.

 

دکتر علیزمانی همچنین تأکید کرد: در سنت ابن‌سینا، قوای مختلف نفس، سعادت خاص خود را دارند؛ اما بالاترین قوه، قوه عقل است و بالاترین لذت، لذت عقلی. به همین دلیل، فلسفه ابن‌سینا، فلسفه‌ای معناگرا و غایت‌محور است. به قول او، «ای برادر تو همان اندیشه‌ای، مابقی خود استخوان و ریشه‌ای.»

 

وی افزود: زندگیِ ارزیابی‌نشده، ارزش زیستن ندارد. این ارزیابی، فارغ از موقعیت اجتماعی یا حرفه‌ای، برای همه ضروری است؛ چه کشاورز باشی، چه استاد دانشگاه.

 

علیزمانی در پایان گفت: ابن‌سینا در آثارش نه‌تنها از عقل و سعادت سخن گفته، بلکه فلسفه را به‌عنوان شیوه‌ای برای «شدن» معرفی کرده است. او و امثال او، قهرمانان معنا در تاریخ ما هستند. کسانی که به تعبیر مولانا، در لحظه‌ای از زندگی، عقل را تا مرز عشق پیش می‌برند؛ آنجا که عقل متوقف می‌شود، معنا آغاز می‌شود.

 

 

 ابن‌سینا و نسبت دین با عقلانیت عمومی

سیدمحمود یوسف‌ثانی، دانشیار مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران، با اشاره به آثار ابن‌سینا گفت: ابن‌سینا معمولاً به‌جای واژه «دین»، از اصطلاحاتی چون «شرع»، «شریعت»، «منهاج»، «مذهب» یا «سنت» استفاده می‌کند. بخش اصلی سخنان من ناظر به الهیات شفا و رساله مهم و کمتر شناخته‌شده ابن‌سینا درباره دین است، رساله‌ای که به مناسبت عید قربان نگاشته شده و از همین رو آن را «ازویه» می‌نامند، به معنای رساله‌ای منتسب به عید قربان.

 

ابن‌سینا در این رساله، و نیز در آثاری چون نجات و شفا، دین را مجموعه‌ای از معارف و احکام می‌داند چه فقهی، چه اخلاقی که به زبان پیامبر و برای گروه خاصی از مردم نازل شده است. در نگاه او، متن مقدس یعنی قرآن، و سنت پیامبر، صورت‌هایی از این دین را ارائه می‌دهند.

 

یوسف ثانی به مسئله بسیار مهمی اشاره دارد که امروزه نیز در علوم انسانی و زبان‌شناسی دینی محل بحث است: مخاطب دین کیست؟ ابن‌سینا تصریح می‌کند که دین و کتاب مقدس خطاب به عموم مردم نازل شده‌اند، نه به نخبگان، فلاسفه یا اهل تحلیل‌های پیچیده. بر این اساس، محتوای دین و شیوه بیان آن باید متناسب با درک عمومی باشد. از این رو در قرآن، برخلاف متون فلسفی، نه با استدلال‌های منطقی و قیاسی بلکه با روایت، تمثیل، داستان و زبان احساسی روبه‌رو هستیم.

 

مثنوی مولوی نیز که به شدت تحت تأثیر قرآن است، از همین سبک روایی بهره می‌برد؛ سبکی که در آن مفاهیم از دل حکایت و گفتگو بیرون می‌آید، نه با مقدمات برهانی.

 

این دانشیار مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران ادامه داد: ابن‌سینا معتقد است که سطح مفاهیم قرآنی نیز با همین منطق تنظیم شده است: قرآن، کتاب فلاسفه نیست. اگر در قرآن از خداوند با عباراتی چون «یدالله» (دست خدا)، «محبت خدا» یا «انتقام الهی» سخن می‌رود، باید دانست که این زبان برای درک مردمی طراحی شده که خدا را معمولاً به‌صورت تشبیهی می‌شناسند. از این رو، قرآن نیز او را در قالب چنین تصاویری معرفی می‌کند. به باور ابن‌سینا، در قرآن خبری از توصیف‌های تنزیهی و انتزاعی نیست، چراکه چنین زبانی برای مردم قابل فهم نیست.

 

وی تأکید کرد: حتی بحث‌های مشهور در علم تفسیر درباره معنای مجازی آیات—مانند اینکه «ید» در «یدالله» به معنای قدرت است نه دست جسمانی—نیز در چارچوب همان فرض نادرست است که قرآن را کتابی برای فلاسفه می‌دانند. ابن‌سینا این مسیرها را بی‌پایه می‌داند، چراکه اصل را بر این می‌گذارد که قرآن برای مردم عادی نازل شده است و باید با معیارهای فهم عمومی تفسیر شود.

 

یوسف ثانی همچنین معتقد است که علم کلام، در زمانه او، نقشی جدلی در دفاع از دین داشته است. یعنی متکلمان بیشتر از طریق مشهورات و باورهای رایج مردم از دین دفاع می‌کردند، نه از مسیر عقل محض. حتی مفاهیم اخلاقی مانند «ظلم بد است» نیز در اینجا نه به‌عنوان گزاره‌ای برهانی، بلکه به‌عنوان یک باور مشهور تلقی می‌شود.

 

وی عنوان کرد که ابن‌سینا در رساله «اقسام العلوم العقلیه» حتی نامی از علم کلام نمی‌برد، چراکه به باور او این دانش نه کاملاً عقلی است و نه برای عموم مردم ضرورتی دارد. او تلاش می‌کند تا خود به دفاعی عقلانی از اصول بنیادین دین—یعنی توحید، نبوت و معاد—بپردازد و برای این دفاع، مفاهیم تازه‌ و ویژه‌ خودش را در چارچوب فلسفی طراحی می‌کند. بخش‌هایی از این دفاع در علم‌النفس و بخش‌هایی در الهیات شفا نمود یافته‌اند.

 

یوسف‌ثانی خاطرنشان کرد: سنتی که ابن‌سینا در فلسفه اسلامی پایه گذاشت، در دوره‌های بعد، حتی در علم کلام اشعری، معتزلی و شیعی نیز تأثیر گذاشت و این علوم را به سوی نوعی دفاع عقلانی از دین سوق داد.

 

 

 

 

میرزا علی‌، پیونددهنده طب قدیم و طب جدید در ایران

حمیدرضا نمازی، دانشیار دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران، با اشاره به جایگاه میرزا علی‌ دکتر در تاریخ پزشکی ایران گفت: میرزا علی‌ دکتر که از اهالی همدان بود، در مقدمه یکی از آثارش به صراحت نوشته که هدف او احیای هم‌زمان طب قدیم و طب جدید است. در واقع او از نخستین کسانی بود که نهضت ترجمه پزشکی را آغاز کرد و کوشید تا مفاهیم نوین را با ریشه‌های سنتی طب ایرانی پیوند بزند.

 

وی با اشاره به واژگان مدرنی چون هالوسینیشن که در آثار آن دوره به چشم می‌خورد، ادامه داد: در روزگار ناصرالدین شاه، اگرچه تنش میان طب جدید و طب قدیم وجود داشت، اما هنوز طب ایرانی در نهادهایی چون مدرسه طب تدریس می‌شد. برای مثال در سال پنجم مدرسه، درس‌هایی مانند قرابادین ایرانی همچنان جزو برنامه آموزشی بودند. حتی در مدارس دعاسازی نیز طب گیاهی و داروسازی سنتی تدریس می‌شد؛ دانشی که بعدها مرحوم دکتر مهدی نامدار بنیان‌گذار آن شناخته شد و پل ارتباطی بین داروهای گیاهی و طب مدرن شد

 

نمازی در ادامه افزود: از چهره‌های مهم دیگر آن دوره، حکیم اعظم بود که هم درباره ابن‌سینا نوشت و هم به آموزش فیزیولوژی پرداخت. او تلاش داشت طب قدیم را با ساختارهای پزشکی مدرن، از جمله فیزیولوژی سمپاتیک و پاراسمپاتیک، تطبیق دهد. با این حال، تفاوت بنیادین این دو رویکرد در «مکانیسم» است، نه فقط در محتوای علمی یا گیاهان دارویی.

 

به گفته نمازی، با تأسیس دانشکده پزشکی تهران در سال ۱۳۱۳، آموزش طب ایرانی به‌تدریج حذف شد و تنها تاریخ طب باقی ماند؛ آن‌ هم نه به عنوان دانشی زنده، بلکه به‌عنوان بخشی از تاریخ علم. وی این رویکرد را نوعی بی‌عدالتی در حق ابن‌سینا دانست و افزود: بزرگ‌ترین فیلسوف و پزشک ایرانی، که روزگاری مرجع اصلی طب و فلسفه بود، به مرور در قالب بخشی از تاریخ تقلیل یافت. در حالی که حتی مدرن‌ترین دانشکده پزشکی ایران نیز نام‌هایی چون ابن‌سینا، رازی، جرجانی و اهوازی را بر فضاها و ساختمان‌هایش نهاده است.

 

نمازی همچنین از قاسم غنی به عنوان یکی از مهم‌ترین پزشکان و نویسندگان تاریخ معاصر یاد کرد و گفت: قاسم غنی، علاوه بر تدریس طب جدید، یکی از بهترین کتاب‌ها درباره ابن‌سینا را نوشت. در این کتاب که حدود ۱۰۰ صفحه است، به نکاتی مهم چون تأثیر ابن‌سینا بر دکارت و عبارت مشهور «می‌اندیشم پس هستم» اشاره کرده و با استناد به ترجمه‌های قدیمی کتاب شفا، احتمال داده که دکارت از ابن‌سینا تأثیر پذیرفته باشد.

 

نمازی در پایان با اشاره به نخستین پایان‌نامه دانشگاهی تاریخ ایران که در سال ۱۳۱۳ با عنوان «آب» نوشته شد، گفت: این پایان‌نامه و آثار مشابه نشان می‌دهند که سنت علمی ایرانی، پیوندی عمیق با تفکر و تجربه دارد؛ سنتی که نباید تنها به گذشته سپرده شود.

 

 

 

 

"قانون ابن سینا" آموزش پزشکی را جهانی کرد

دکتر محمد صدر ، استادیار تاریخ پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران، به بررسی سیر تاریخی آموزش پزشکی پرداخت و گفت: ساختار آموزش پزشکی امروز بسیار منظم و نظام‌مند است. دوره‌های آموزشی نیز به طور نظام‌مند از علوم پایه آغاز شده و به آموزش‌های عملی و تخصصی ختم می‌شود.

 

دکتر صدر تصریح کرد: اما وضعیت آموزش پزشکی در گذشته، به‌ویژه در اوایل قرون هجری، کاملاً متفاوت بود چراکه در آن دوران، علم طب اغلب در انحصار خاندان‌های پزشکی قرار داشت. آموزش پزشکی تنها به فرزندان این خاندان‌ها منتقل می‌شد و ورود افراد بیرون از این خانواده‌ها به این دانش بسیار محدود یا حتی ممنوع بود.

خاندان‌هایی که در دوره ساسانی و اوایل اسلام، نقش کلیدی در انتقال طب داشتند و پزشکانشان از جایگاه سیاسی بالایی نیز برخوردار بودند.

 

وی ادامه داد: در آن دوران، آموزش پزشکی رسمی و ساختارمند به‌شکلی که امروز می‌شناسیم وجود نداشت. حتی در سوگندنامه بقراط نیز شرط آموزش طب، وفاداری شاگرد به استاد و رعایت اصول اخلاقی بود. آموزش گاهی به افراد غیرپزشک نیز داده می‌شد، اما فرآیند آن وابسته به روابط فردی و سنت‌های خاص بود.

 

دکتر صدر گفت: با ظهور تمدن اسلامی و ترجمه متون طبی یونانی به عربی، به‌ویژه آثار جالینوس، ساختار نسبی‌تری در آموزش طب پدید آمد. یکی از نقاط عطف این سیر، تألیف کتاب «فردوس الحکمه» از علی‌بن‌ربن طبری، پزشک مسیحی بود که بعدها مسلمان شد. او نخستین کسی بود که کتابی آموزشی برای فرزندش در زمینه پزشکی تألیف کرد.

 

وی ادامه داد: پس از آن، علی‌بن‌عباس مجوسی با نوشتن کتاب «کامل الصناعه» (الملکی)، گامی مهم در ساختارسازی آموزش پزشکی برداشت. او در کتابش پنج روش آموزشی را معرفی کرد: تعریف مفاهیم، تقسیم‌بندی موضوعات، تحلیل اجزاء، معرفی ساختارهای مرکب و کارکرد اعضا. این روش‌ها زمینه‌ای فراهم کردند تا پزشکی به شکلی مدون آموزش داده شود.

 

اوج تحول در آموزش پزشکی با نگارش کتاب «قانون» توسط ابن‌سینا رقم خورد.

این استادیار دانشگاه تأکید کرد: ابن‌سینا با ذهن فلسفی و نظام‌مند خود، آشفتگی‌های موجود در متون قبلی را سامان داد. او در پنج کتاب «قانون»، پزشکی را از مفاهیم پایه تا مباحث پیچیده فیزیولوژی و درمانی به‌صورت طبقه‌بندی‌شده و روشن توضیح داد. این اثر، هم در دنیای اسلام و هم در اروپا، به‌ویژه در دانشگاه‌های معتبر قرون وسطی نظیر بولونیا و مون‌پلیه، به عنوان منبع اصلی آموزش پزشکی پذیرفته شد.

 

استاد تاریخ پزشکی عنوان کرد که در برنامه درسی دانشگاه بولونیا در قرن پانزدهم میلادی نشان داده می‌شد که چگونه دانشجویان در سال‌های مختلف بخش‌هایی از کتاب قانون را می‌خواندند.

 

وی خاطرنشان کرد: پس از نگارش «قانون»، بسیاری از آثار طبی پیشین مانند کامل‌الصناعه به حاشیه رفتند، اگرچه همچنان برخی نکات مهم از جمله در حوزه جراحی در آن‌ها یافت می‌شود. با وجود این، قانون ابن‌سینا به دلیل جامعیت، دقت و انسجام علمی، به عنوان مرجع اصلی آموزش پزشکی در جهان اسلام و غرب باقی ماند و ترجمه‌های متعدد آن گواهی بر نفوذ و تاثیر شگرف این اثر ماندگار است.

 

 

 

 

 

بازگشت به فلسفه پزشکی؛ ضرورت امروز نظام سلامت

دکتر بهروز کارخانه‌ای، رئیس دانشگاه علوم پزشکی همدان، با اشاره به جایگاه برجسته ابن‌سینا در تاریخ علم پزشکی، بر ضرورت پیوند مجدد طبابت با فلسفه و انسان‌شناسی تأکید کرد و گفت: بوعلی با نگارش آثاری چون قانون و شفا نه‌تنها پزشکی را ارتقا داد، بلکه به ما آموخت که بدون شناخت عمیق انسان، طب معنا نمی‌یابد.

 

وی افزود: کتاب "فلسفه پزشکی مقدماتی" نوشته مارکم، با طرح ایده "انسانی‌کردن پزشکی مدرن"، نشان می‌دهد که پزشکی امروز نیازمند بازگشت به کرامت و تمامیت انسان است؛ چیزی که ابن‌سینا هزار سال پیش در قالب عهدنامه پزشکی‌اش بدان اشاره کرده بود.

 

دکتر کارخانه‌ای با انتقاد از جز نگری در علم پزشکی معاصر گفت: امروز نباید تنها با دید تخصصی به بیمار نگاه کرد. در تصمیم‌سازی‌های کلان، ورود فیلسوفان، اقتصاددانان و آینده‌پژوهان ضروری است تا در بحران‌هایی مانند کرونا، تصمیماتی جامع و انسانی اتخاذ شود.

 

وی با اشاره به عمق اندیشه‌های اخلاقی و فلسفی در آثار ابن‌سینا اظهار کرد: کتاب قانون، به‌ویژه در بحث دردشناسی، چنان جامع است که هنوز هم از تقسیم‌بندی‌های آن می‌توان بهره‌برداری علمی داشت. جالب آن‌که عهدنامه اخلاق پزشکی بوعلی سینا، قرن‌ها پیش از بیانیه ژنو، بر اصولی چون احترام به بیمار، خودداری از آسیب‌رسانی و ارتقای دانش تأکید دارد.

 

رئیس دانشگاه علوم پزشکی همدان تأکید کرد: بوعلی سینا حتی در شرایط سخت و دوران تبعید و زندان، بدون پیش‌نویس و در همان لحظه می‌نوشت و همین آثار ماندگار را خلق می‌کرد. این برای ما یک الگو است؛ هم در اخلاق حرفه‌ای، هم در تعهد علمی.

 

وی با ابراز امیدواری از گسترش گفتگو میان پزشکان و اندیشمندان، افزود: اگر بخواهیم پزشکی انسان‌محور را احیا کنیم، باید هم با تاریخ طب آشنا شویم و هم نگاه فلسفی را وارد ساحت درمان کنیم.

 

 

 

 

۷ خرداد ۱۴۰۴ ۱۷:۳۱
تعداد بازدید : ۱۲
کد خبر : ۱,۳۴۳

ارسال نظر


برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم اینجا کلیک کنید.

همدان - بنای آرامگاه بوعلی‌سینا - ساختمان اداری بنیاد بوعلی‌سینا

 ۹۸۸۱۳۸۲۶۳۲۵۰+ -  ۹۸۸۱۳۸۲۷۵۰۶۲+

info@buali.ir

برای دریافت پیامک‌های بهداشتی در زمینه طب سینوی، کلمه طب را به شماره ۳۰۰۰۱۸۱۹ ارسال کنید