آیت‌‌الله یزدان‌پناه: سهروردی نه حکیم ایرانی است نه افلاطونی،‌ حکیم اشراقی است

آیت‌‌الله یزدان‌پناه: سهروردی نه حکیم ایرانی است نه افلاطونی،‌ حکیم اشراقی است
همایش بزرگداشت روز شیخ اشراق (شهاب‌الدین سهروردی)

 

 

 

به گزارش روابط عمومی و امور بین‌الملل بنیاد بوعلی‌سینا به نقل از پایگاه اطلاع‌رسانی موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه، همایش بزرگداشت روز شیخ اشراق (شهاب‌الدین سهروردی) با حضور حجت‌الاسلام عبدالحسین خسروپناه،‌ غلامحسین ابراهیمی دینانی، آیت‌الله یدالله یزدان‌پناه، آیت‌الله سیدمصطفی محقق داماد، غلامرضا اعوانی، رحیم اعوانی، نجفقلی حبیبی و جمعی دیگر از اساتید حوزه فلسفه و حکمت کشور، عصر روز سه‌شنبه 5 مرداد 1395 در مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران برگزار شد.

 

در ابتدای جلسه دبیر همایش خانم دکتر اعوانی ضمن خیر مقدم به استادان و دانش پژوهان و دوستداران حکمت  و فلسفه به خصوص حکمت اشراق اشاره کردند که در سال‌های گذشته این همایش در زادگاه این حکیم بزرگ، در سهرورد زنجان برگزار می‌شد.و لی به دلایلی از جمله اینکه در آینده نزدیک کتابخانه‌ای در شهر سهررورد افتتاح می‌شود، این جلسه در این محل برگزار شده که البته به خوبی مورد استقبال قرار گرفته است.

 

پس از ایشان استاد دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی، فیلسوف نام آشنای معاصر به بحث در باب "هیولی در حکمت اشراق" پرداختند.


دکتر دینانی در ابتدای سخن، ضمن بیان اینکه شیخ اشراق 800 سال است که به درستی شناخته نشده گفت: سهروردی حتی در ایران هم شناخته شده نیست و دلیل آن را هم می‌توان در خصومت فیلسوفان غربی و خصوصاً عربی با حکمت اشراق یافت. شیخ اشراق خود اشاره می‌کند "من آمده‌ام که احیای حکمت خسروانی کنم" و چون جامعه غرب و عرب با ارسطو و افلاطون مشکل دارد با شیخ اشراق هم مشکل دارد.


استاد دینانی ادامه داد: شیخ اشراق قائل به اصالت نور است و در واقع به جای اصالت وجود از اصالت نور استفاده می‌کند که این تنها یک تفاوت لفظی است. نور همه چیز را ظاهر می‌کند، وجود هم همین‌گونه است. وجود هم خود ظاهر است و هم مظهر، نور هم همین‌طور است.


ایشان ادامه داد: سهروردی ایرانی خالص است و فلسفه نور ابتدا در ایران و به دست سهروردی مطرح شد. این اصالت نور اگر از اصالت وجود محکم‌تر نباشد کمتر نیست.


استاد دینانی گفت: سهروردی با وجود سن کم و با وجود اینکه حدود 10 سال را در سفر بود، آثار بسیار زیادی دارد که جای بسی تعجب است. نام‌های بسیار زیبا و پرمعنی که برای رساله‌های خود برگزیده ذوق بسیار زیاد او را نشان می‌دهد.


استاد ابراهیمی دینانی در ادامه با اشاره به موضوع صحبت خود به معنای "هیولی" در فارسی اشاره کردند و گفتند:  البته بحث هیولی در حکمت ترسناک نیست! هیولی به زبان فارسی به معنای ماده سخت است. هیولی خود را نشان نمی‌دهد و دیده نمی‌شود. هیولی معقول است ولی محسوس نیست.


این فیلسوف معاصر ادامه دادند: فاعل بدون منفعل وجود ندارد و عقل حکم می‌کند که هر فاعلی قابل دارد. حتی خداوند که فاعل مطلق است قابل می‌خواهد. بعد از خداوند هر موجودی، هم فاعل است و هم مفعول. اما اگر خداوند فاعل تنها است آیا موجودی وجود دارد که مفعول تنها باشد؟ یعنی در مقابل فاعل محض که خداوند است انفعال محض نباید داشته باشیم؟ وجود هیولی با عقل قابل اثبات است. این هیولی است که پذیرنده محض است و بی‌نهایت صورت قبول می‌کند ولی نه صورت‌های در عرض یکدیگر.


استاد دینانی اشاره کرد: هیولی صفت جهنم را دارد که هر چه گناه‌کار به آن وارد می‌شود و خداوند از آن می‌پرسد که آیا پر شدی؟ در پاسخ می‌گوید هل من مزید؟


استاد دینانی گفت: بعد از هیولی نیستی است و در واقع هیولی مرز هستی  و نیستی است، البته این هیولی مرز مهمی است، همه چیز را قبول می‌کند. آیا بین خالق و مخلوق مرز است؟ مرز صورت و معنی کجاست و جایی که از لفظ وارد معنی می شویم کجاست؟ مرز نفس و بدن کجاست؟ شیخ اشراق می‌گوید هیولی به آن معنی که ابن‌سینا می‌گوید وجود ندارد. اما از آنجا که وجود هیولی عقلانی است و فاعل محض، قابل محض می‌خواهد. باید هیولی وجود داشته باشد. شیخ اشراق هیولای حکمت مشاء را رد می‌کند. شیخ اشراق می‌گوید که ما در عالم خیال هستیم و نه خیال در ذهن ما!


ایشان ادامه داد: هر چیزی حد و بعد دارد و در نتیجه مقدار معین دارد. معین بدون مطلق نمی‌شود. حال اگر تعین‌ها را مقدار بگیریم مقدار نابود می‌شود و این همان هیولای شیخ اشراق است. «اصل مقدار هیولی است که تعین‌ها از آن گرفته شده». صورت ها به هیولی تعین می‌دهند. تعینات مقدار صورت است، مقدار هیولی است و در نتیجه به نوعی با هیولی مخالف است و به نوعی آن‌ را قبول می‌کند. شیخ اشراق فلسفه ایران را در مقابل فلسفه یونان قرار داده و فلسفه‌ای  ایرانی ارائه کرده است.

 

که شیخ اشراق علیه رحمه با اثبات عالم خیال منفصل مرز ملک و ملکوت را برمی‌دارد و عالم ماده را به عالم معنی پیوند زده. ملک و ملکوت در عالم خیال منفصل شیخ اشراق یکی می‌شود و خود شیخ در این عالم خیال منفصل جهان، جهان دیگری می‌شود. انسا‌ن‌ها انسا‌های دیگری می‌شوند و شناخت عوض می‌شود.شیخ خود در این عالم خیال منفصل زندگی می‌کرد و در همین عالم ملکوت به شهادت رسید.حافظ شیخ اشراق و فردوسی را بسیار خوب می‌شناخت. در واقع  فردوسی، سهروردی حماسی است. و سهروردی، فردوسی فلسفی است.

***

در این مراسم عبدالحسین خسروپناه درباره موضوع «روش‌شناسی حکمت اشراق» سخنرانی کرد. وی گفت: هرعالِمی وقتی سخن می گوید و نظر می دهد دیدگاهش قطعا مبتنی بر یک روش است و متودولوژی خاصی دارد طبیعی است که هیچ کدام از حکما بیهوده گو نیستند و قطعا دانش آنها مبتنی بر یک استدلال است. به شناخت روش آنها روش شناسی گفته می شود. سؤال این است که شیخ اشراق از چه روشی استفاده کرده، با علم به اینکه حکمت ایشان، هم تکمیل حکمت مشاء است و هم نقد آن. ایشان با تصوف و حتی متکلمان هم اختلاف نظر دارد و در نتیجه حکمتی به نام حکمت اشراق تأسیس کرده است.

 

وی افزود: بعضی از بزرگان اهل سنت مثل غزالی و شهاب الدین عُمَر سهروردی و بعد هم فخر رازی ضربه مهلکی به فلسفه زدند اما شیخ اشراق تنها کسی بود که توانست عقل و شهود و فلسفه و تصوف را باهم جمع کند. حالا سوالی که پیش می آید این است که برهان و عرفان، فلسفه و تصوف و استدلال و شهود چگونه می توانند با هم جمع شوند؟

 

رئیس موسسه حکمت و فلسفه در ادامه گفت: حضرت آیت الله جوادی آملی در مورد شیخ اشراق  می‌فرمایند: «شیخ اشراق نابغه نادره‌ای بود که حکمت بحثی و ذوقی را با هم آمیخت و از پیشگامان بین برهان و عرفان است». اما جمع بین برهان و عرفان، جمع فلسفه و تصوف، استدلال و شهود، علم حضوری و حصولی با چه متدولوژی انجام شده، در حالی که غزالی اعتقاد داشت این دو باهم جمع نمی‌شوند! غزالی ۲۰ اشکال به فلسفه مطرح می‌کند که سه تای آن‌ها به تکفیر می‌انجامد و ۱۷ تای دیگر به بدعت. فخر رازی هم از اولین کسانی است که بنای تصوف را نهاد و  تصوف را افضل علوم و مهم‌ترین دانش می داند. حال چگونه است که شهاب الدین سهروردی این علوم را با یکدیگر ترکیب کرده است؟

 

خسروپناه ادامه داد: سهروردی در پاسخ به سوالی که مطرح کردم می گوید ما باید پیش از هرچیز ببینیم که تعریف حکمت چیست؟  سهروردی حکما را به پنج دسته تقسیم می کند؛ حکمایی که فقط در تهذیب نفس قوی هستند، حکمایی که در استدلال و بحث قوی هستند ولی فاقد تهذیب نفس اند، حکمایی که در هر دو شاخه استدلال و تهذیب قوی هستند، حکمایی که هر دوی این ها را جمع کرده ولی در بحث ضعیف است و حکمایی که در تهذیب ضعیف و در بحث قوی هستند. سهروردی در ادامه می گوید: من حکیمی را مطلوب می دانم که در هم در استدلال و هم تهذیب قوی باشد نه اینکه در یکی قوی و در دیگری ضعیف باشد.

 

رئیس موسسه حکمت وفلسفه گفت: سهروردی منطق و تهذیب را باهم جمع کرده است. برای این کار هم از منابع معرفتی مختلفی مثل ایران باستان، یونان باستان، عرفان و تصوف و کتاب آسمانی سنت اولیاء الهی استفاده کرده است. او از افرادی چون فیثاغورث، فریدو کیخسرو، منصور حلاج و... نام می برد و این نشان می دهد که چنین فردی با ۳۸ سال سن تتبع بسیاری داشته و شخصیت های بزرگی را می شناخته است. به عقیده سهروردی باید رویکردهای هرکدام این افراد را بشناسیم تا بتوانیم منطق و تهذیب را باهم جمع کنیم. اما سوال این است که چگونه اینها با هم جمع می‌شود در حالی که غزالی و فخر رازی جمع این دو را محال می‌دانستند.

 

این پژوهشگر فلسفه اضافه کرد: روش سهروردی به این شرح است: شکاکیت مطلق را نفی می کند (یعنی سوفسطائیان را کنار می گذارد)، به سلوک تمسک و با کمک بدیهیات، حس و عقل حقایق شهودی را مدلل می کند. توصیه شیخ اشراق به همراهان خود این است که برای رسیدن به طریقت و شهود مطالب فلسفی را به گونه ای مشایی فرا بگیرند، نسبت به نور معرفت الهی عشق بورزند و ۴۰ روز ریاضت بکشند.

 

خسروپناه افزود: روش حکمت اشراق نه مثل مشائیان براساس استدلال عقلی است و نه مثل متصوفان برپایه شهود حکمت اشراق جمع شهود و عقل است.

 

خسروپناه ادامه داد: طبق روش سهروردی برای رسیدن به این اتحاد ابتدا باید منابع معرفتی موجود در جهان را جمع آوری نمود. و از نظر شیخ اشراق این منابع معرفتی پنج قسمت هستند.

 

فلسفه ایران باستان، فلسفه یونان باستان، فسلفه مشاء و سینو، عرفان و تصوف، کتاب آسمانی اسلام و سنت انبیاء و اولیاء الهی.

 

وی ادامه داد: سهروردی معتقد است زمانی شهود و اندیشه باهم جمع می‌شود که از این پنج مجموعه استفاده شود. وی معقتقد است فلاسفه و حکمای این گروه و عرفای تصوف افراد بزرگی بوده‌اند و باید از دستاوردهای ایشان استفاده نمود و رویکرد اشراقی و شهود رمزی آنها را دریافت کرد.

 

این استاد حوزه و دانشگاه در پایان گفت: شیخ اشراق علاوه بر اینکه روش استفاده همزمان از عقل و شهود را بیان کرده خودش نیز از آن استفاده کرده مثلاً  نشان داده است که چطور می‌توان از قرآن حکمت استخراج کرد.

سهروردی آیات مربوط به موضوع  نور را کاملاً تفسیر کرده و با جزئیات به آن پرداخته است.  همچنین سهروردی تمام رویکردهای این چند دسته منبع معرفتی را شناخته و مطالعه کرده است. از نظر او این رویکردها عبارت‌اند از:۱- رویکرد شهودی، ۲- رویکرد رمزی، ۳- رویکرد نقلی و ۴-  رویکرد عقلی

***

در ادامه همایش غلامرضا اعوانی در موضوع «جمع حکمت قرآنی و برهان رساله الواح عمادیه» توضیح داد: این مسئله از مسائل مهم تفکر بشری و دینی است، جهانبینی‌های دینی امروز خیلی رواج دارد و جمع برهان و عرفان و قرآن و نظرهای مختلفی در این باره می‌شود و آثار بسیار مهم اجتماعی و سیاسی آثار سهروردی دارد که در دنیای امروز می‌بینیم خیلی مباحث به این مسائل باز می‌گردد.

 

وی با بیان اینکه قرآن حکمت است، گفت: کسی که اندک حکمتی داشته باشد خیلی کثیر است، حکمت قلیلش هم بسیار کثیر است. پس فهم دین به عنوان حکمت مهم است و جریانات حکمی در همه ادیان زیاد بوده است حکمت هم مثل سهروردی در جهان امروز دچار غربت شده است.

 

اعوانی با اشاره به اینکه حکمت کشف حقائق اشیاء است، گفت:‌ علوم امروز خیلی به حقائق توجه ندارند درحالیکه کشف حقائق از طریق مبادی حقیقی جزو حکمت است، حکیم کسی است که باید از جهان به تمام عوالم و مراتب هستی برود تا در نهایت به مبادی و مبدأ اول همه چیز برسد. ما هر حکیمی از گذشته را که بنگریم توجه به مبدأ اول دارد.

 

این استاد حکمت و فلسفه در ادامه گفت: حکمت یا بحثی و برهان است یا کشفی. ابن سینا در عالم اسلام استاد مسلم حکمت بحثی و برهان بوده اما راه را برای حکمت ذوقی و عرفانی هموار کرده عرفا معمولا به حکمت ذوقی و کشفی توجه داشتند اما غزالیهم  خدمتی کرده و هم آسیبی رسانده است او راه حکمت ذوقی و عرفانی را کلاً مخدوش کرده و آنها را باطل دانسته است و  راه تکفیر را در عالم اسلام باز کرده است البته تکفیر بوده اما در جهان اسلام رواج نداشته است. بنابراین او راه فلسفه ذوقی را بست و راه عرفان را باز کرد بعد از او راه برای کسانی مثل تیمیه ادامه یافت و خود غزالی هم توسط او تکفیر شد و بساط تکفیر تا امروز گشوده ماند.

 

وی در ادامه گفت: بهترین راه فهم حکمت قرآنی، روش حکمای اسلام است. سهروردی در همین مسیر حرکت کرده است سهروردی در این مقاله درباره حکمت مطلب گسترده‌ای نوشته و می‌گوید من اول برهان آوردم و بعد استشهاد کردم یعنی با روش کلام کار متفاوتی کردم.

 

اعوانی در ادامه با شرح یکی از الواح این لوح عمادیه گفت: حکمت یعنی راه بسیار مطمئن برای فهم دین و دینی که از حکمت خالی باشد تهی است و این حکمت را بزرگانی مثل سهروردی بدان توجه خاص کردند و باب را برای سهروردی باز کردند در نهایت سهروردی باب حکمت در فهم دین را باز کرد.

 

***

در بخش دوم این مراسم آیت‌الله یدالله یزدان‌پناه با موضوع «حکیم سهروردی و عرفان اسلامی «طی سخنانی عنوان کرد: حکیم سهروردی در قرن ششم به دنیا آمد و به در همین قرن هم به شهادت رسید آنچه از عرفان اسلامی با آن درگیر است با دسته بندی بنده در عرفان جزو عرفان دوره نخستین است این دوره عرفان تا خواجه عبدالله انصاری بوده است.

 

وی در ادامه افزود: بروز نحله‌ای عرفان در قرن دوم شخصیت‌هایی نظیر شقیق بلخی، رابعه ادبیه هستند، در سده سوم ذوالنون مصری، بایزید بسطامی، جنید بسطامی، سهل تستری، سده چهارم حلاج، شبلی و سده پنجم قصاب آملی، خرقانی و نکته مهم این است که همه اینها در کار سهروردی حاضر هستند وی در آثارش از اینها نام برده و برخی مطالب آنها را نقل کرده است.

 

یزدان‌پناه با تأکید بر اینکه سهروردی در فعالیت‌های فلسفی و دوره حکمت مشاء خود مشکلاتی در باب علم داشته که آنها را حکایت کرده است، گفت: وی در یک مکاشفه موردی از ارسطو پرسید و ارسطو هم مسئله او را حل کرد و بعدها این را در آثار فلسفه‌اش مشاهده می‌کنیم البته در ادامه ارسطو از استادش افلاطون تعریف می‌کند و سهروردی می‌پرسد که آیا از این فیلسوفان مسلمان کسی به پای افلاطون می‌رسد و ارسطو در تعجب می‌ماند اما زمانی که همین را درباره عرفای دوره اسلامی می‌پرسد در این لحظه ارسطو خوشش می‌آید و می‌گوید که اینها فیلسوفان و حکمت حقیقی هستند. این آغاز کار سهروردی و تمایل به عرفان اسلامی می‌شود.

 

وی در ادامه افزود: برخی تا حرفی از سهروردی می‌آید او را حکیم ایرانی یا برخی حکیم افلاطونی می‌دانند به نظر من اینطور نیست و سهروردی حکیم اشراقی است. وی از حکمای پیشین حتی از کیومرث، فریدون و کیخسرو یا از آن سمت از هرمس یاد می‌کند.

 

این استاد حکمت و عرفان با بیان اینکه سهروردی قائل به این است که حکمت حقیقی ریشه در ارتباط با آسمان دارد، افزود: بنابراین حکمت خسروانی در کنار حکمای یونان و عارفان یکسان تلقی می‌شود اینها همه راه شهودی را قائل هستند. بنابراین هیچ انسانی حکیم شمرده نمی‌شود مگر اینکه وصل به خمیر حکمت باشد این تلقی جایگاه عارفان را مشخص می‌کند  بنابراین شیخ اشراق نه از سر تعلق عادی بلکه تعلق حکمی خود به عارفان تعلق داشت.

 

وی درباره دسته بندی آثار سهرودی گفت:‌ دسته اول آثار عرفانی سهروردی نظر سفیر سیمرغ و دیگری لغت موران که توصیه می‌کنم کسانی که می‌خواهند ساده و روان مناسک سلوک را بدانند این را بخوانند، سوم کلمه تصوف شرح مقامات عرفا و معانی اصطلاحات عرفانی است و در نهایت روزی با جماعت صوفیان است. دسته دوم رساله‌های رمزی ـ تأویلی او مانند قصه غربت غربیه ، آواز پر جبرئیل، عقل سرخ، فی حقیقة العشق است. بسیاری از آثار سهروردی حتی فلسفه و متافیزیک آمیخته فضای عرفانی است بنابراین بحث عشق خیلی راحت در دستگاه و شهود او جا پیدا کرده است.

 

یزدان پناه در پایان درباره برخی تلاش‌های شیخ اشراق گفت: اندیشه عرفان نظری که تعبیر دقیق حکمت عارفانه برآمده از شهود است واقعا طوری که عارفان به لحاظ حقیقت به حقائقی می‌رسند آنها را گزارش کرده است این تلقی در دوره اسلامی بعد مشاء پذیرفته شد که عارفان برای خود حکمت و حکمت برهانی داشته باشند.

***

همچنین در این بخش نجفقلی حبیبی، پژوهشگر فلسفه اسلامی درباره موضوع «رسالة ذوقیّه با شرح شیخ‌علی مصنفک» سخنرانی کرد. وی گفت: سهروردی کتابی با نام «الواردات التقدیسات» دارد که در آن گفته جهان توسط فرشتگانی به نام رب النوع مدیریت و اداره می شود. توجه به طبیعت در اندیشه سهروردی بسیار زیاد است به همین دلیل هم به نظر من می توانیم سهروردی را فیلسوف طبیعت بنامیم. او ستارگان را مخلوق خدا می داند و معتقد است که هرکدام وظیفه ای دارند که در جهان به آن عمل می کنند.

 

وی افزود: کتاب «الواردات التقدیسات» بخش های مختلفی دارد در یکی از بخش های آن سهروردی هفت روز هفته را با نام ستارگان نامگذاری کرده است. مثلا روز شنبه را زحل نامیده است. علاوه براین او در کتاب نصایح اجتماعی هم کرده که به تعدادی از آن ها اشاره می کنم.

 

حبیبی در پایان به تعدادی از این نصایح اشاره کرد و گفت: سهروردی در کتاب نامبرده نصایح مختلفی داشته است که امیدوارم معرفی آن باب جدیدی رابرای معرفی سهروردی باز کند از جمله نصایح این کتاب به شرح زیر است؛ هرکس به نفع تو خیانت کند به ضرر تو هم خیانت می کند، دروغ فقط در گفتار نیست، دین خدا بر بینش استوار است، اینکه خدا را از سر دوستی عبادت کنی بهتر از این است که از سر ترس عبادت کنی چون عمل از روی ترس جزو صفات انسان های پست است.

***

دکتر بابک علیخانی، عضو هیئت علمی موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه هم در این همایش درباره «کلمات قصار سهروردی» سخنرانی کرد. وی گفت: نخستین مترجم آثار سهروردی خود سهروردی است پس از آن افضل الدین کاشانی آثار او را بسیار خوب ترجمه کرده است. در کتاب مصنفات شیخ اشراق او دوستان خود را 28 نصیحت کرده است.

 

وی در ادامه سخنرانی ش این 28 نصیحت را خواند و با کتاب تلویحات سهروردی که به زبان عربی بود مقایسه کرد و تطبیق داد. (برای دانلود این متن اینجا را کلیک کنید)

 

***

آخرین سخنران این همایش، رضا کوهکن پژوهشگر حوزه فلسفه، عضو هیات‌علمی موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران بود. وی درباره موضوع «رمز در حکمت سهروردی: مطالعة موردی بَلَسان» سخنرانی کرد. وی گفت: عقل سرخ یکی از رسائل رمزی سهروردی است ولی متاسفانه این مجموعه رسائل آنچنان که باید بهای لازم داده نمی شود این درحالیست که هانری کربن در جایی می گوید که ثمره حکمت اشراق را در رساله های رمزی سهروردی دیده است.

 

وی افزود: به عقیده سهروردی رمز ابطال نشدنی و زبان رمزی زبان غیرعلمی است یا به بیان دیگر علم زبان غیررمزی است.نظریه های علمی نظریه های افقی هستند ولی نظریات و تبیین های سهروردی عمودی است. سهروردی انسان سالک و هستی او ذومراتب است در راس هرمی که او دارد نورالانوار و در قاعده آن عالم کون و فساد است.

 

کوهکن ادامه داد: منظور سهروردی از رمز نشانه یا علامت انتزاعی نیست بلکه تصاویر و هئیت هایی است که می خواهد کورسویی از عالم بالاتر را به ما نشان بدهد.

 

این پژوهشگر حوزه فلسفه در پایان رموز رساله بَلَسان را بیان کرد.

 

 

 

۱۱ مرداد ۱۳۹۵ ۱۱:۲۰
خبرگزاری مهر، 6 مرداد 1395 - روابط عمومی وامور بین‌الملل بنیاد بوعلی‌سینا |
تعداد بازدید : ۱,۷۸۰
کد خبر : ۴۶۸

ارسال نظر


برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم اینجا کلیک کنید.

همدان - بنای آرامگاه بوعلی‌سینا - ساختمان اداری بنیاد بوعلی‌سینا

 ۹۸۸۱۳۸۲۶۳۲۵۰+ -  ۹۸۸۱۳۸۲۷۵۰۶۲+

info@buali.ir

برای دریافت پیامک‌های بهداشتی در زمینه طب سینوی، کلمه طب را به شماره ۳۰۰۰۱۸۱۹ ارسال کنید